سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، پایبندی به برادریِ دیرین را دوست می دارد . پس بر آن، مداومت کنید . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
دوشنبه 91 مهر 17 , ساعت 10:22 عصر

فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یک پارچگی تن و روان تردید داشته اند . از شواهد موجود چنین بر می آید که در روزگاران کهن تن و روان را یک پارچه می داشتند .در فرهنگ های نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی می شود . باستان شنا سان جمجمه های سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند .گمان می رود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه ، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند .

یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و  روان را مطرح کردند . آنان به جای آن که بیماری را  به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن می دانستند . بر طبق این فرضیه ،که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد می شود .این چهار خلط عبارتند از:خون ،سوداء ، صفرا و بلغم.

از این رو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر می آید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته می شد. در سده های میانه سبب شناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شنایس قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان می دانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار می دادند .

با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهش های پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلط ها  در بدن مردود شناخته شد  و نظریه ای به عنوان آسیب شناسی یاخته ای رواج یافت .بر پایه این نظریه آسیب های وارد بر یاخت های بدن عامل کلیه ی بیماری ها به شمار می آمدند .پژوهش های آزمایشگاهی و پیشرفت های روز افزون علم پزشکی  در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد .دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته ، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم .در حاال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است .تن  و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند. (منشئی ،1376،صص3و4)

تأثیر ورزش در اجتماعی شدن

پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است .طی دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برای تبیین جنبه های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است .اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است .یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش .این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند . لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می خورد .در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها ، ارزشها ، مهارت ها و  گرایش هایی کلی – مانند جوانمردی ،انضباط – اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید .اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها ، نگرش ها و … .

چنین پنداشته می شود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش می آموزیم به سایر جنبه های اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می دهد .

دانیش اظهار می دارد که کودکان مهارت های ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب می کنند . (عبدلی ، 1386 ،صص 136و 139 ) تربیت بدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزش های اجتماعی در افراد جامعه خصوصاً دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزش های اجتماعی و رفتار های مطلوب انسانی موثر است .(عزیز آبادی فراهانی ، 1373 ،ص 11 ) اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطه ی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع « اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد این سمینار که در سال 1971 در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد می باشد .(انور الخلولی ،1383 ،ص200 ) به عقیده ی راجر کایو آ «تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقه ای که سر چشمه ی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است. » (توماس ،1370 ،ص 93 ) روند اجتماعی شدن  کودکان با فعالیت های اولیه ورزشی آنان آغاز میشود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سال های بعد را فرا هم می کند .(ام .هی وود ،1387،ص474 )

 تأثیر ورزش در شخصیت

شخصیت اجتماعی بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است . چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد ، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد باسایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی می نماید .(عزیز آبادی فراهانی ،1373،ص 20 ) جرج کلی از روانشناسان معروف ، «شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف می کند .» مطالعات انجام یافته نشان می دهد که ورزشکاران و قهرمانان ،با شهامت و فدا کار می باشند و بر اراده خود تسلط دارند .(کوشافر، 1381 ،صص171و172 ) بازی و ورزش  پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی می رسانند . پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیم ها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیت های بدنی ،روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک ،که به تصویر بدن معروف است ،تأثیر می گذارد .تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه ی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار می آید .فعالیت حرکتی عموماً فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فرا هم می آورند . کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربه های پیروزی و شکست  را از سر می گذراند  و این تجربه ها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر می گذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و توانایی های جسمش را افزایش می دهد که این خود ، شخصیت اجتماعی او را نضج می دهد و به وی اعتماد به نفس می بخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور  می گردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران  چیزی بکاهد.(انور الخلولی ، 1383 ،صص 82و 83) دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای می تواند در ساز گاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد .درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی ، آیزاک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی ، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات ،حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند.وی می گوید: « تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی می دهد ،زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک ،انتظارات و ارزش ها را تغییر می دهد. » (عبدلی ،1386 ،صص60 و 61)


دوشنبه 91 مهر 17 , ساعت 10:20 عصر

فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یک پارچگی تن و روان تردید داشته اند . از شواهد موجود چنین بر می آید که در روزگاران کهن تن و روان را یک پارچه می داشتند .در فرهنگ های نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی می شود . باستان شنا سان جمجمه های سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند .گمان می رود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه ، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند .

یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و  روان را مطرح کردند . آنان به جای آن که بیماری را  به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن می دانستند . بر طبق این فرضیه ،که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد می شود .این چهار خلط عبارتند از:خون ،سوداء ، صفرا و بلغم.

از این رو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر می آید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته می شد. در سده های میانه سبب شناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شنایس قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان می دانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار می دادند .

با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهش های پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلط ها  در بدن مردود شناخته شد  و نظریه ای به عنوان آسیب شناسی یاخته ای رواج یافت .بر پایه این نظریه آسیب های وارد بر یاخت های بدن عامل کلیه ی بیماری ها به شمار می آمدند .پژوهش های آزمایشگاهی و پیشرفت های روز افزون علم پزشکی  در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد .دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته ، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم .در حاال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است .تن  و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند. (منشئی ،1376،صص3و4)

تأثیر ورزش در اجتماعی شدن

پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است .طی دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برای تبیین جنبه های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است .اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است .یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش .این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند . لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می خورد .در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها ، ارزشها ، مهارت ها و  گرایش هایی کلی – مانند جوانمردی ،انضباط – اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید .اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها ، نگرش ها و … .

چنین پنداشته می شود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش می آموزیم به سایر جنبه های اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می دهد .

دانیش اظهار می دارد که کودکان مهارت های ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب می کنند . (عبدلی ، 1386 ،صص 136و 139 ) تربیت بدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزش های اجتماعی در افراد جامعه خصوصاً دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزش های اجتماعی و رفتار های مطلوب انسانی موثر است .(عزیز آبادی فراهانی ، 1373 ،ص 11 ) اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطه ی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع « اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد این سمینار که در سال 1971 در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد می باشد .(انور الخلولی ،1383 ،ص200 ) به عقیده ی راجر کایو آ «تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقه ای که سر چشمه ی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است. » (توماس ،1370 ،ص 93 ) روند اجتماعی شدن  کودکان با فعالیت های اولیه ورزشی آنان آغاز میشود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سال های بعد را فرا هم می کند .(ام .هی وود ،1387،ص474 )

 تأثیر ورزش در شخصیت

شخصیت اجتماعی بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است . چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد ، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد باسایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی می نماید .(عزیز آبادی فراهانی ،1373،ص 20 ) جرج کلی از روانشناسان معروف ، «شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف می کند .» مطالعات انجام یافته نشان می دهد که ورزشکاران و قهرمانان ،با شهامت و فدا کار می باشند و بر اراده خود تسلط دارند .(کوشافر، 1381 ،صص171و172 ) بازی و ورزش  پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی می رسانند . پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیم ها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیت های بدنی ،روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک ،که به تصویر بدن معروف است ،تأثیر می گذارد .تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه ی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار می آید .فعالیت حرکتی عموماً فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فرا هم می آورند . کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربه های پیروزی و شکست  را از سر می گذراند  و این تجربه ها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر می گذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و توانایی های جسمش را افزایش می دهد که این خود ، شخصیت اجتماعی او را نضج می دهد و به وی اعتماد به نفس می بخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور  می گردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران  چیزی بکاهد.(انور الخلولی ، 1383 ،صص 82و 83) دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای می تواند در ساز گاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد .درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی ، آیزاک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی ، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات ،حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند.وی می گوید: « تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی می دهد ،زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک ،انتظارات و ارزش ها را تغییر می دهد. » (عبدلی ،1386 ،صص60 و 61)



لیست کل یادداشت های این وبلاگ